چگونه همزمان هم کسب و کار هم خانواده مان را بسازیم؟
انتخاب بین کار و زندگی نباید به عنوان یک نشانه پذیرفته شده کارآفرینی در نظر گرفته شود. معمولاً کارآفرینان احساس میکنند که باید بین زندگی شخصی و حرفهای خود یکی را انتخاب کنند. اغلب اوقات، رهبران جوان در حال رشد کسب و کار و خانوادهشان هستند و به همین دلیل روزهایشان ممکن است پراز چالش باشد. از زمان بازی گرفته تا جلسات هیئت مدیره و همه چیز در این بین، یادگیری نحوه انجام یک زندگی موفق – هم در خانه و هم در دفتر – چالش برانگیز است.
به عنوان یک مدیرعامل و پدر جدید، زمان زیادی را صرف تأمل در این پویایی سخت میکنم. چرا به این باور رسیدهایم که برای موفقیت به عنوان کارآفرین باید فداکاریهای خانوادگی انجام دهیم؟ آیا نمیتوانیم زندگی خانوادگی خود را پرورش دهیم و همزمان مشاغل خود را در آغوش بگیریم؟ من فکر میکنم ما هستیم.
در اینجا پنج عادت تاکتیکی وجود دارد که به من کمک میکند نه تنها یک کارآفرین، بلکه یک شوهر، پدر، برادر و پسر باشم.
زود بیدار شدن
موفقیت در اولین کار روزانه، واقعاً یک اثر زنجیرهای مثبت دارد. لحن مثبتی که از این کارها ناشی میشود، میتواند برای ساعات بعدی ایجاد شود. بنابراین، این مهم است که زمان خود را مدیریت نکنید، بلکه سعی کنید آن را کنترل کنید.
با زود بیدار شدن، میتوانید کارهای مهم را در حالی که بچههایتان در خواب هستند، انجام دهید. فعال بودن به شما کمک میکند تا با انرژی و انگیزه یک روز جدید را شروع کنید و بعداً در وقت خود صرفهجویی کنید تا زمان خود را با کسانی که به آنها اهمیت میدهید، سپری کنید.
به عنوان مثال، اگر چند کار را در اوایل روز انجام میدهید، میتوانید بعد از بلند شدن از خواب با همسر یا فرزندان خود از صبحانه لذت ببرید. صبحها همچنین زمان خوبی برای تمرین تمرکز حواس است – فاصلهای آرام برای تأمل، خالی از حواسپرتیهای دنیوی که مرتباً برای جلب توجه ما رقابت میکنند. من هر روز صبح قصدم را برای روز تعیین میکنم، سپس بازی را میزنم. بیشتر اوقات، این اتفاق در طول تمرین صبحگاهی من رخ میدهد.
کار و زندگی را ادغام کنید
“تعادل بین کار و زندگی” عبارتی است که اکثر ما در طول حرفه خود شنیدهایم. با صداقت باید بگویم که این ایده قدیمی به نظر میرسد. در دنیای امروز، برخورد با کار و زندگی به عنوان دو موجودیت متمایز، به ویژه مشکلساز است. راهاندازی یک کسب و کار، به ویژه به عنوان یک کارآفرین، نیازمند هماهنگی است. به همین دلیل است که من ترجیح میدهم به جای تعادل، از ادغام کار و زندگی صحبت کنم، مفهومی که در آن شغل و خانواده به عنوان دو نیروی همافزایی، با یکدیگر همزیستی دارند. به عبارت دیگر، ادغام کار و زندگی شامل ترکیب مسئولیتهای شخصی و حرفهای شماست. از جهات بسیاری، زندگی تجاری و خانوادگی من یکی است. اعضای تیمی که من استخدام میکنم، تمایل دارند تا به دوستان، افراد مورد اعتماد و حتی خانوادهام تبدیل شوند.
زمان را برای خانواده محدود کنید
مرسوم است که برای استندآپ های روزانه، جلسات هفتگی تیم و تاون هال شرکت، بلوک های تکرار شونده در تقویم های ما وجود داشته باشد. همین کار را باید برای زندگی شخصی ما انجام داد. مثلاً هر روز عصر تلفن من عمداً خراب می شود تا بتوانم بدون وقفه با پسرم وقت بگذرانم. به این ترتیب، من به طور موقت تمام نویزهای خارجی (به عنوان مثال، ایمیل ها، متن ها، اعلان های رسانه های اجتماعی) را با استفاده از قابلیت Downtime آیفون خود حذف می کنم.
این بلوک های تقویم هدف دوگانه ای دارند. برای اطرافیانم، آنها یادآوری دوستانه ای هستند که اولویت های شخصی من در خارج از دفتر کجاست. برای خودم، آنها به من فرصتی می دهند که ارتباط خود را قطع کنم – حتی زمانی که تجارت مشغول است. حقیقت این است که وقتی کارآفرین هستید، کار به ندرت تمام می شود. هرچه زودتر این را تشخیص دهید، در مواقعی که کاملاً نیاز دارید، راحت تر آن را از برق جدا کنید.
از طریق مردم هدایت شود
کارآفرینان موفق تشخیص می دهند که نمی توانند همه این کارها را انجام دهند. شما نمی توانید در هر جلسه کارمند، جلسه مشتری یا طرح تجاری جدید شرکت کنید – به ویژه زمانی که شرکت شما شروع به گسترش می کند. شما باید با ساختن تیم های در سطح جهانی به موفقیت دست پیدا کنید. برای اینکه یک کسب و کار هم مقیاس و هم پایدار باشد، یک مدیر عامل باید انتخاب کند که رهبری افراد را متوقف کند و از طریق افراد رهبری کند.
افراد پیشرو معادل کاپیتان تیم بودن است. هدایت از طریق افراد معادل مربی بودن است. هنگامی که از کاپیتان به مربی تبدیل شدید، بازده سازمان شما – و زندگی شخصی شما – محقق خواهد شد. اعتماد به تیم خود به شما این آزادی را می دهد که بدون مکث تفویض اختیار کنید و انعطاف پذیری لازم را برای اطمینان از یکپارچگی مناسب کار و زندگی به شما می دهد.
حد و مرزها و انتظارات را مشخص کنید
متأسفانه، به عنوان یک کارآفرین، سفر شما بدون فداکاری نخواهد بود. در برخی مواقع، ممکن است مجبور شوید برخی از این فداکاریها را بپذیرید. این میتواند به معنای از دست دادن یک سفر آخر هفته، شرکت در یک بازی ورزشی یا حضور در یک جلسه هیئت مدیره باشد. اما هدف این است که تا حد امکان از این اجتناب ناپذیر اجتناب شود. قرار دادن مرزها همچنین یک راه خوب برای شناسایی آنچه هستید (و نمیخواهید) قربانی کنید.
این استراتژی نشان میدهد که معاملهگران شما به عنوان یک کارآفرین چگونه هستند. آنچه به نظر میرسد برای هر کسی متفاوت است. مدتی را صرف فکر کردن به این که معاملهگران شما چه هستند بگذرانید. هنگامی که آنها را شناسایی کردید، با آنها ارتباط برقرار کنید. انتقال مرزهای خود با همکاران و عزیزان به طور یکسان به شما امکان کنترل و ایجاد انتظارات واضح را میدهد و همه را آماده و به خوبی آگاه میکند.