3 فیلم کلاسیک جذاب برای تماشا در نتفلیکس (سال 2022)

پیدا کردن بهترین فیلم‌های نتفلیکس سخت است، اما به‌نظر نمی‌رسد به این زودی‌ها فیلم‌های عالی را تمام کنیم. گزینه های زیادی برای انتخاب وجود دارد، چه به دنبال بهترین فیلم های اکشن، بهترین فیلم های ترسناک، بهترین کمدی ها یا بهترین فیلم های کلاسیک در نتفلیکس باشید. ما فهرست را برای سال 2022 به‌روزرسانی کرده‌ایم تا فیلم‌های فوق‌العاده‌ای را که باقی مانده‌اند حذف کنیم و در عین حال برتری‌های کمتر دیده‌شده را برجسته کنیم.

به‌جای صرف وقت خود برای جستجو در دسته‌ها، تلاش برای ردیابی فیلم عالی برای تماشا، ما تمام تلاش خود را کرده‌ایم تا با به‌روزرسانی بهترین فیلم‌هایمان برای تماشای هر هفته در فهرست نتفلیکس، با افزودنی‌های جدید و نادیده گرفته شده، کار را برای شما در Paste آسان کنیم.

من سیاه پوست شما نیستم

• سال: 2017
• کارگردان: رائول پک
• ژانر: مستند
• امتیاز: PG-13

رائول پک بر کتاب ناتمام جیمز بالدوین به خاطر بسپار، این خانه را به خاطر بسپار، اثری که سه تن از دوستان او، مارتین لوتر کینگ جونیور، مالکوم ایکس و مدگار اورز را به یادگار گذاشته است. هر سه مرد سیاهپوست در عرض پنج سال از یکدیگر ترور شدند، و در فیلم می آموزیم که بالدوین نه تنها نگران این تلفات به عنوان ضربات وحشتناکی به جنبش حقوق مدنی بود، بلکه عمیقاً از همسران و فرزندان مردانی که در این گروه بودند مراقبت می کرد. به قتل رسیده است. درد طاقت فرسا بالدوین به همان اندازه که عقل او موضوع فیلم است.

بنابراین من سیاهپوست تو نیستم فقط یک پرتره از یک هنرمند نیست، بلکه پرتره ای از سوگواری است – از دست دادن دوستان و انجام این کار با تماشای تمام جهان (و با تعداد زیادی از آمریکا) به نظر می رسد، به نظر می رسد و احساس می کند. امتناع از درک چگونگی وقوع آن، و چرایی وقوع آن ادامه خواهد داشت). پک می‌توانست جز این که این احساس را به ما بدهد، کار دیگری انجام دهد، و ما را کاملاً در حضور بالدوین قرار دهد، و من سیاهپوست تو نیستم احتمالاً هنوز هم موفقیت‌آمیز بود. تصمیم او برای دوری از قالب مستند معمولی، جایی که اذهان محترم درباره موضوعی اظهار نظر می کنند، حس صمیمیت ایجاد می کند که الهام بخشیدن به آن در فیلم هایی مانند این دشوار است. لذت نشستن با سخنان بالدوین و تنها سخنان او، عالی است. هیچ مترجمی وجود ندارد، کسی که بالدوین را توضیح دهد جز بالدوین – و اینطور باید باشد.

کابوس در خیابان الم

• سال: 1984
• کارگردان: وس کریون
• ستارگان: هدر لانگنکمپ، رابرت انگلوند، جان ساکسون، جانی دپ، رونی بلکلی، آماندا ویس، نیک کوری
• رتبه: R
• مدت زمان: 91 دقیقه

از بین سه فرنچایز بزرگ اسلشر – هالووین، جمعه سیزدهم و این – این یک کابوس در خیابان الم است که مسلماً کامل‌ترین و عالی‌ترین قسمت اصلی را به ما ارائه کرد. بدون شک این آخرین عاملی است که می آید، زیرا وس کریون این شانس را داشت که در چندین دنباله F13 کارپنتر غوغا و کانینگهام بی شرم تر و بی شرم تر را تماشا کند و تحت تأثیر قرار بگیرد. چیزی که از آن خورش تأثیرات پدید آمد، قاتلی بود که در تخریب ناپذیری مایرز یا وورهیس سهیم بود، اما با طنزی از شوخ طبعی خود کریون. این بدان معنا نیست که فردی کروگر (رابرت انگلوند) یک کمدین است – حداقل نه در اینجا در کابوس اول، جایی که او به‌عنوان یک تهدید جدی و در عین حال واقعاً ترسناک معرفی شده است، نه به عنوان یک پاستیک تقلیدکننده از خود که در دنباله‌ها به آن تبدیل می‌شود.

مانند Final Nightmare – اما رویکرد شادی‌بخش او نسبت به قتل و شوخی‌های چوبه‌دار بعدی، نسل بسیار متفاوتی از قاتل‌های ماوراء طبیعی را ایجاد می‌کند، و قاتل‌های ماوراء الطبیعه بسیار تأثیرگذار بودند. پیش‌فرض ساده فیلم برای بهره‌گیری از وحشت رویاپردازی و واقعیت مشکوک مانند هدیه‌ای از سوی خدایان بود که مستقیماً به هنرمندان و طراحان صحنه تقدیم می‌شد، و به آن‌ها برای ارضای خیال‌پردازی‌های آن‌ها و خلق صحنه‌های به یاد ماندنی که هیچ چیز دیگری در فیلم ترسناک دیده نشده بود، هدیه داده شد. ژانر تا آن نقطه این فانتاسماگوریایی از طنز بیمارگونه و رویاهای بد است.

سنگهای تراش نخورده

• سال: 2019
• کارگردانان: جاش سافدی، بنی سافدی
• ستارگان: آدام سندلر، جولیا فاکس، اریک بوگوسیان
• ژانر: هیجان انگیز
• رتبه: R

مالک یک فروشگاه انحصاری در منطقه الماس نیویورک، هاوارد رتنر (آدام سندلر) برای خودش و خانواده‌اش خوب عمل می‌کند، هرچند که نمی‌تواند از قمار اجباری خودداری کند، و آن را مدیون برادر شوهرش آرون (اریک بوگوسیان، بدخواهانه لزج) است. ) مقدار قابل توجهی. با این حال، هاوارد خطرات دیگری نیز برای حفظ تعادل دارد – حقوق و دستمزد او شامل دمانی (لیکیت استنفیلد)، یاب مشتری و محصول، و جولیا (جولیا فاکس، چراغی غیرمنتظره در میان طوفان در اولین نقش بلندش)، کارمندی است که با او هاوارد در حال انجام یک رابطه عاشقانه است و او را در آپارتمانش در نیویورک راحت می کند. به جز همسرش (آیدینا منزل، کاملاً خسته) که آشکارا از چرندیاتش خسته شده است، و در همین حین او یک زایمان ویژه از آفریقا دارد: یک عقیق سیاه، سنگی که ما در اولین صحنه فیلم از نزدیک با آن آشنا شدیم، که هاوارد تخمین می‌زند میلیون‌ها ارزش دارد.

سپس دمانی در همان روزی که عقیق می رسد کوین گارنت را (همانطور که خودش کاملاً با لحن برادران سافدی کلید خورده است) به مغازه می آورد و الهام بخش شرط بندی یک بار در زندگی برای هاوارد می شود. او را با آرون و سپس تعدادی از او در کنار هم قرار دهید. همه اینها بدون شک استرس زا است – واقعاً بی امان، به شدت استرس زا – اما به نظر می رسد که Safdies در ششمین فیلم خود در اضطراب شکوفا می شوند و اینرسی زندگی هاوارد و زندگی های بی شماری را که با او برخورد می کنند، با تمام زیبایی تمام بدنش به تصویر می کشند.

درست قبل از یک بازی، هاوارد برنامه بزرگ خود را برای یک روز بزرگ به گارنت فاش می کند و توضیح می دهد که گارنت آن را دریافت می کند، درست است؟ این‌که افرادی مانند آنها به چیزی بزرگ‌تر وارد می‌شوند و روی طول موج بالاتری نسبت به بقیه کار می‌کنند – که این‌گونه برنده می‌شوند. او ممکن است به چیزی علاقه داشته باشد، یا ممکن است همه چیز را از دستش بیرون بکشد – صرف نظر از این، ما همیشه می‌دانستیم که سندلر آن را در خود دارد. این ممکن است دقیقاً همان چیزی باشد که ما در ذهن داشتیم.